اعتراف
قشنگ مامان می خوام بهت یه اعتراف بکنم میدونی ! من صیمیانه دوستت دارم و از دیدنت و از بودن باهات و از بازی کردن باهات و جرکاتت لذت می برم تو همه چیزمی ... اما گاهی می خوام ازت بگم .. منفی حرف می زنم .. با اینکه تو پر از جیزای مثبتی ... مثلا می گم جیغ می زنی ... به جای اینکه بگم دندونای عسل قشنگم داره درمیاد و به زودی می تونه غذا بخوره ... کاش بتونم خودمو عوض کنم .. دیدم رو به دنیا عوض کنم .. و لحن ام رو عوض کنم ...
نویسنده :
مامان هلیا
0:20